سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شناخت خویشتن، از حکمت است . [امام علی علیه السلام]   بازدید امروز: 11  بازدید دیروز: 6   کل بازدیدها: 121711
 
دوست ندارمت دگر چه ایهام لطیفی است !
 
کدامیک؟!
نویسنده: پریا و سنا(جمعه 87/2/27 ساعت 12:16 صبح)

به نام خدا

یک جوان زیبا که همه روزه برای تماشای زیبایی خودش به کنار یک دریاچه می رفت آنچنان محو زیبایی خود می شد که یک روز داخل دریاچه افتاده و غرق گردید .در محلی که وی درون دریاچه سقوط کرده بود گلی رویید که آن را نارسیس "نرگس"  نامیدند . وقتی نارسیس مرد ،"اوریادها" "خدایان جنگل ها "آمده و آن دریاچه ی آب شیرین را به یک حوضچه ی اشک های شور تبدیل کردند .

اوریادها پرسیدند :

-برای چه شما گریه می کنید ؟

دریاچه گفت:

-برای نارسیس گریه می کنم .

آنها ادامه داند :

آه گریه کردن شما برای نارسیس ،ما را نمی ترساند . در هر حال ،علیرغم  همه چیز ها همیشه در پی وی در داخل جنگل روان بودیم ،و شما تنها کسی بودید که شاهد زیبایی او بودید .

دریاچه پرسید :

-مگرنارسیس زیبا بود ؟

اوریاد ها ،حیرت زده پاسخ دادند :

-چه کسی به جز شما می توانست این موضوع را بداند ؟چرا که در هر حال ،او در حاشیه ی تو،همه روزه می نشست.

و در یاچه برای مدتی به فکر فرو رفته و ساکت ماند و سرانجام گفت:

-من برای نارسیس گریه می کنم ،اما هرگز متوجه نشدم او زیبا بود .

من برای نارسیس گریه می کنم،چرا که هر وقت بر روی حاشیه ی من خم می شد ،من می توانستم در عمق چشمهایش ،زیبایی خودم را که در آنها انعکاس پیدا می کرد ببینم .

 

من درچشمانش زیبایی خود را میدیدم !

نظرات دیگران ( )


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
بخوان ما را !
[عناوین آرشیوشده]

|  RSS  |
| خانه |
| شناسنامه |
| پست الکترونیک |
| مدیریت وبلاگ من |

|| مطالب بایگانی شده ||
مطالب پیشین

|| اشتراک در خبرنامه ||
  || درباره من ||
دوست ندارمت دگر چه ایهام لطیفی است !
پریا و سنا
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است/ دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است/ اکسیرمن نه اینکه مرا شعر تازه نیست / من از تو می نویسم و کیمیا کم است/ سرشارم از خیال ولی کفاف نیست/ در شعر من حقیقت یک ماجرا کم است.

|| لوگوی وبلاگ من ||
دوست ندارمت دگر چه ایهام لطیفی است !

|| لینک دوستان من ||
امیدزهرا
سایه
من خلوت نشین
خواندنی ها
ختم قرآن
سیر و سلوک من

|| لوگوی دوستان من ||





|| اوقات شرعی ||