• وبلاگ : دوست ندارمت دگر چه ايهام لطيفي است !
  • يادداشت : كداميك؟!
  • نظرات : 2 خصوصي ، 10 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    +

    شوخي نرگس نگر كه پيش تو بشكفت

    چشم دريده ادب نگاه ندارد

    سلام خانمي!

    اي کاش فدک اين همه اسرار نداشت
    اي کاش مدينه در و ديوار نداشت
    فرياد دل محسن زهرا اين است:
    اي کاش در سوخته مسمار نداشت.

    تسليت مي گم

    التماس دعا خانم

    يا حق

    ناموس دردهاي علي بودي و چو اشک

    پنهان نمود غيرت شير خدا ترا

    دفن شبانه ي تو که با خواهش تو بود

    فرياد روشني است ز چندين جفا ترا

    يک عمر در گلوي تو بغض استخوان شکست

    در سايه داشت گرچه علي چون هما ترا

    دادند در بهاي فدک آخر- اي دريغ-

    گلخانه اي به گستره ي کربلا ترا !!! too_sad

    سلام

    بالاخره به روز كردم !

    با مطلبي كه خودم خيلييييي دوسش دارم !

    منتظرتم عزيزم !

    يا حق !

    + صبا 

    من فكر مي كنم

    هرگز نبوده قلب من

    اين گونه

    گرم و سرخ:

    احساس مي كنم

    در بدترين دقايق اين شام مرگزاي

    چندين هزار چشمه خورشيد

    در دلم

    مي جوشد از يقين؛

    احساس مي كنم

    در هر كنار و گوشه اين شوره زار ياس

    چندين هزار جنگل شاداب

    ناگهان

    مي رويد از زمين.

    ***

    آه اي يقين گمشده، اي ماهي گريز

    در بركه هاي آينه لغزيده تو به تو!

    من آبگير صافيم، اينك! به سحر عشق؛

    از بركه هاي آينه راهي به من بجو!

    ***

    من فكر مي كنم

    هرگز نبوده

    دست من

    اين سان بزرگ و شاد:

    احساس مي كنم

    در چشم من

    به آبشر اشك سرخگون

    خورشيد بي غروب سرودي كشد نفس؛

    احساس مي كنم

    در هر رگم

    به تپش قلب من

    كنون

    بيدار باش قافله ئي مي زند جرس.

    ***

    آمد شبي برهنه ام از در

    چو روح آب

    در سينه اش دو ماهي و در دستش آينه

    گيسوي خيس او خزه بو، چون خزه به هم.

    من بانگ بر گشيدم از آستان ياس:

    (( - آه اي يقين يافته، بازت نمي نهم! ))

    + صبا 

    لحظه ديدار نزديك است .

    باز من ديوانه ام، مستم .

    باز مي لرزد، دلم، دستم .

    باز گويي در جهان ديگري هستم .

    هاي ! نخراشي به غفلت گونه ام را، تيغ !

    هاي ! نپريشي صفاي زلفم را، دست!

    آبرويم را نريزي، دل !

    - اي نخورده مست -

    لحظه ديدار نزديك است .

    سلام بر بانوان هنرمند خودم پريا جونم و سناي عزيزم

    باز هم مثله هميشه کارتون عالي بود من كه به شخصه از خوندن داستانها و حكايات مفهومي سير نميشم ممنون بابت حكايتتون واقعاً آدما به فكر ميندازه

    دوستتون دارم خوش باشيد و موفق

    جالب بود..

    موفق باشين عزيزان دل

    سلام خانمهاي عزيز !

    خيلي زيبا بود !

    آيينه ي غرور !

    يادمه تو روايتي از قول شيطان !! خونده بودم هر وقت جلوي آيينه مي ايستيد و زيبايي خودتونو ستايش مي كنيد اينم منم كه در گوشتان زمزمه مي كنم !

    موفقو سلامت باشيد !

    يا حق !

    + خلوت نشين 

    سلام خانم خانما!

    اول اينكه ممنون كه سر مي زني.

    دوم اينكه ممنون گفتي برام دست بزنن اما من صداي دست زدني رو نشنيدما كلك زدي؟!!!!!!!!

    سوم اينكه اول و آخر پستت هم اصلا تكراري نبود

    چهارم اينكه من هم با نظر جناب همه كس موافقم.دقيقا مثه زمان ما شده كه هر كي به فكر خودشه و ........بگذريم.

    پنچم اينكه بيچاره من!!!!!!

    ششم اينكه دوست دارم

    هفتم اينكه خسته شدم

    هشتم اينكه يا حق