• وبلاگ : دوست ندارمت دگر چه ايهام لطيفي است !
  • يادداشت : لحظه هاي ناب جدايي
  • نظرات : 0 خصوصي ، 11 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    ممنون كه سر زدي

    آپم تو هم هروقت آپ كردي خبرم كن

    lلينکت کردم تو هم اگه خواستي اين کار رو بکن

    + لاله 

    شيميايي كه مي زنند به خيال خودش مرا مدد مي كند !

    چه قشنگ.

    سلام واقعا حرف نداره

    افرين بر تو

    بهت تبريک ميگم

    خوشحال مي شم به منم سر بزني

    فعلا باي بازم ميام وب سايت

    سلام ،

    سلامي زيبا مثل دلاي عاشق همه دانش آموزاي مدرسه عشق.

    كاش نوشته بودي اين نامه از كيه !

    راستش اشك منو در آورد.

    « از عرش صداي ربنا مي آيد ،

    آواي خوش خدا خدا مي آيد،

    در عرش گشوده شد باب صلوات،

    بر دامن مادر شهيدان صلوات»

    يا علي

    + زهره 

    سلام

    اومده بودم بهت خبر بدم كه از جنوب برگشتم... واقعا جا خوردم.

    خيلي شيرين بود.

    راستي دعات كردم دعام كن.

    جات خيلي خالي بود

    سلام دوستاي گلم!

    متنتون خيلي قشنگ بود...

    آن لحظه كه قلبت به خدا نزديك است

    آن لحظه كه ديده ات ز اشكي خيس است

    ياد آر كه محتاج دعايت هستم...

    التماس دعا و موفق باشيد

    سلام

    فوق العاده بود

    منم يه مدت پيش با دانشگاهمون رفتم شلمچه

    خيلي حس غريبي داشت

    يه سري عكس گرفتم كه ان شاالله در پستهاي بعديم ميذارم

    بازم ميگم خيلي به دل نشست

    تا بعد

    يا حق

    سلام پريا خانم!

    خوبي گلم؟

    منم ياد اون سالي افتادم كه رفتم جنوب الان خيلي دلم مي خواد هوايي شدم ناجور!كاشكي امسال......

    پست خوبي بود ياد خاطرهاي خوبي افتادم دست درد نكنه

    يا حق...

    + سيد محمد باقر موسوي 

    سلام

    منو ياد همرزم هايم انداختيد . يادش به خير ...

    هماره برقرار

    طلاييه

    حتما جايي كه اينقدر غريبه آدم هاش هم همون اندازه غريب اند

    اين پست خيلي به دلم نشست

    چفيه اي كه قلك اشك بود...

    چشمهايي كه تا صبح سجده مي كردن...

    آدم هايي كه ...

    ديشب كه داشتيم از جنوب برمي گشتيم به حقارت خودم در برابر اون آدم ها ي خيلي خيلي بزرگ فكر مي كردم

    ممنونم از اين كه خبر دادين

    بابت تاخير هم معذرت مي خوام

    در رقص گلوله دلنشين مي ميرند

    روي هيجان سرخ مين مي ميرند

    خاكستر پيكر تو هم گم شده است

    مردان بزرگ اين چنين مي ميرند

    سلام خانمهاي عزيز !

    زيبا بود !

    باز خوبه كه قبلا سعادت رفتنو داشتين منكه تا حالا ...

    انشالله بازم به زودي قسمتتون مي شه !

    يا حق !